صدای جریده – عارف شریفی صرخه: سخن از کارنامه و عملکرد در شهرستانهایی مثل شوش و کرخه که از محرومیت رنج میبرند، سخنی گزاف و بیهوده است، به ویژه در مقایسه با شهرستانهای همجوارشان که به مراتب، رشد و توسعهای چشمگیرتر در حوزههای مختلف اجرایی و زیرساختی داشتهاند.
از طرفی دیگر، انگیزه های «انتخاب» در شوش و کرخه، از گذشتههای دور منشا سنتی، – اغلبا و نه تماما – قبیلهای و قومیتی داشته است و تغییر نگرش و انگیزه «انتخاب» جامعه، در عرصه انتخابات به دلایلی که توضیح آن از حوصله این نگاشته خارج است، – حداقل در این دوره مجلس -، بعید و دور از انتظار به نظر میرسد.
این نکته نیز یادآور میشود که معدود پروژههای شاخص اجرا شده یا در دست اجرای این دو شهرستان را نیز نمیتوان به طور کامل به یک نفر از نمایندگان ادوار حوزه انتخابیه شوش و کرخه و نماینده فعلی نسبت داد چون هر یک از آنها مستنداتی دارد که ثابت میکند در پیشبرد بخشی از این دست پروژهها نقشی داشته و دولتهای مختلف نیز همواره اجرای آنها را جزو افق و برنامههای قبلی خود اعلام کردهاند.
با این مقدمه، باید به این واقعیت اعتراف کرد که حداقل در حوزه شوش و کرخه، تکیه بر عملکرد اجرایی در انتخابات، نمیتواند برگ برندهای برای چهرههای سیاسی باشد.
بنابراین، کسی میتواند در رقابت انتخاباتی باقی بماند، که علاوه بر بهرهمندی از پایگاه اجتماعی، بتواند قدرت بیشتری از شخصیت سیاسی و اجتماعی خود را به افکار عمومی نشان داده و منتقل کند.
این حالتها، رقابت بین داوطلبان شاخص انتخابات را با دشواریهایی مواجه میسازد به این دلیل که وضعیت تقریبا مشابهی از نظر پایگاه اجتماعی، سبد آراء، عملکرد و شاخصههای دیگر دارند.
اما معیار «شخصیت سیاسی و مهارتهای سیاسی»، میتواند در این رقابت تعیین کننده باشد، مهارت سیاسی، یک تعریف جامع از تحرکاتی است که برای خلق یا بهره از یک موقعیت مناسب و اثرگذار ظاهر میشود، همانند آنچه که در انتخابات زمستان سال ۹۰ اتفاق افتاد. از آن واقعه، بیشتر شکست سید جاسم ساعدی به یاد مانده و کمتر کسی وجود دارد که میزان قابل توجه آرای او و شگردهای سیاسی اش را به یاد آورد، در ادامه به نقاط قوت و ضعف سیاسی او به صورت خلاصه خواهم پرداخت اما قبلتر باید خاطرنشان شود که برخلاف تصور افکار عمومی، سید جاسم در موقعیت پرالتهاب نهمین دوره انتخابات مجلس، اصلا رقیب دست و پا بستهای برای رقبا نبود!
آن انتخابات، ۲ نکته داشت که تکرار آن برای این دوره میتواند معادلات را تا حدی عوض کند.
نکته اول ( قوت و ضعف ساعدی ): سید جاسم در سال ۹۰، بیش از ۳۰ هزار رای کسب کرد، اما کسب این آراء، بعد از ۲۰ سال سابقه نمایندگی، چگونه اتفاق افتاد؟ به ویژه آنکه، در آن سالها، بسیاری از فعالان اجتماعی برای گذر از این چهره سیاسی توافقاتی کرده و تمام انرژی خود را در این راه گذاشتند.
واضح آنکه، این کهنهکار سیاسی، شگرد سخنوری و شبکه سازی در میان توده های مختلف جامعه را به خوبی بلد بود، او در روزهای پرماجرای انتخابات سال ۹۰، توانست موجی برای خود طراحی کند و به همین دلیل، آرای او در نهایت به بیش از ۳۰ هزار رسید که البته رقم قابل توجهی است، اما در مقابل به این نکته نیز باید اشاره کرد که در آن مقطع حساس، شکلگیری جریان مخالف به ویژه در میان خیل عظیم فعالان اجتماعی و سیاسی، از جمله نقاط ضعف این چهره سیاسی به شمار میآید.
همچنین ناتوانی در شکستن ائتلاف سال ۹۰ نیز از دیگر مشکلات سید جاسم بوده که اگر حتی ناقص هم انجام میشد، میتوانست، معادلات نهایی در آن انتخابات را عوض کند.
بنابراین، از نظر نگارنده، شکستن ائتلاف احتمالی، جذب فعالان سیاسی و همراه کردن رقبای همسبددو هم طیف، از جمله چالشهای دوباره سید جاسم ساعدی در این انتخابات است.
نکته دوم ( شگرد اجماع سیاسی ): در سال ۹۰، اجماع داوطلبان انتخابات و فعالان سیاسی، عاملی مهم در راه شکست سید جاسم سرسخت بود، در آن انتخابات، تقریبا تمام رقبا به نفع سید راضی نوری، کنار رفته و از او در مقابل سید جاسم ساعدی حمایت کردند.
اگر در این دوره، اجماع حتی به شکل ضعیفتری تکرار شود، با توجه به پراکندگی احتمالی بخشی از آرای سید جاسم، احتمال تکرار استراتژی گذشته و پایین بردن شانس رایآوری ساعدی، دور از دسترست نیست.
انتهای پیام/