صدای جریده – فرید حیدری آلکثیر: باید با کاظم الساهر دم خور بود که دم دلنشین شعر کریم بر جان دلت بنشیند و افسون کلامش تورا باخود تا نهایت عاشقانه های زیبایش ببرد.
او غزال خوش خط و خال غزل را آنچنان زیبا می آراید ودر پالیز بی پاییز شعر سرزمین رافدین می چماند که عاشقی در طنجه همان هوای مشتاقی را استشمام میکند که دلسپرده ای در کوره ای در اهواز.
اما جلای وطن، او را سراینده وطن کرده بود.حال هجران مشکل حالی است صعب وجانکاه.دردی که شاعران معاصر بسیاری را از موطن شعر،وطنشان عراق دور کرده بود. این را میشود از ترانه «جنه یا وطنه» که زمزمه زبان پیران وجوانان عراقی است فهمیدومرور نوستالوژی های بغداد را در ترانه «تتبغدد علینا»با جان ودل دریافت.
![](http://sedayejaride.ir/wp-content/uploads/2023/09/IMG_20230902_150325_127-1024x1024.jpg)
او که در ابتدای مسیرش به کار معلمی پرداخت ،پس از مهاجرت در روزنامه نگاری ، نویسندگی ،نمایشنامه نویسی وموسیقی نیز دستی بر آتش داشت وعضو انجمن جهانی نویسندگان وآهنگسازان بود.
اشعار کودکانه اش وتعابیر رقیق وزیبایش گواه حس لطیف اوست.
از ویژگی های تصاویر شعری او پویایی تصویر و دارا بودن لحن روایی در مضامین غنایی است.سروده”محمکه”
شاهدی بر این مدعاست.
شعرش عذوبت و روانی دجله را دارد.کاری که نهر جاری در دل تاریخ بااوکرده همان کاری است که جواهری شاعر را جواهری نفیس ومیراث دار رصافی وزهاوی کرده. واین آب خضر چه کرده است با جواهری ورصافی و کریم العراقی و…..حتی باخاقانی وسعدی شیرازی.
دست آخر این شاعر ترانه ها وکودکانه ها دیروز پس تحمل رنج بیماری سرطان در ابوظبی درگذشت.
انتهای پیام/