صدای جریده – عارف شریفی صرخه: رقابت برای توسعه و پیشرفت، موضوع تازهای نیست، شهرستانها همواره در تلاشند تا در میدان رقابت، بیشترین سرمایه ها و موفقیتها را به دست بیاورند.
توانمندی شهرستان ها برای این رقابت به قدرت سیاسیون، رسانه ها و میدان مطالبه گری ارتباط مستقیم دارد، شهرستان های دزفول و اندیمشک با در دست داشتن تریبون های قدرتمند سیاسی در مجلس و دولت، توانسته اند، در رقابت شهرستان های شمال خوزستان، برنده باشند.
در کنار این تریبون ها، سیاسیون و کنشگران و نخبه های این دو شهرستان، به خوبی به اهمیت رسانه و فضای مجازی در میدان مطالبه گری پی برده اند، اکنون رسانه های فعال در دزفول و اندیمشک، نه تنها در انعکاس مشکلات و نیازمندی های دو شهرستان به افکار عمومی موفق بوده اند، بلکه با برجسته کردن جاذبه ها و ظرفیت های خود، توانسته اند، باعث جذب گردشگر و سرمایه گذار در دو شهرستان نیز بشوند.
اما شوش، به دلایل مختلفی، میدان رقابت و مطالبهگری را در مقایسه با شهرستانهای همجوار باخته است، عقبه این باخت سیاسی و اجتماعی در میدان رقابت و مطالبه گری، به زمانی میرسد که ساعدی، نماینده مجلس بود، او برو بیایی در مجلس داشت و دولتیها به خوبی از ساعدی شناخت داشتند.
اما چیزی که در طی ۲۰ سال نمایندگی او، عاید شهرستان شد، موقعیتی نبود که نشانههای توسعه و پیشرفت را در خود داشته باشد، ساعدی از شبکهسازی و حمایت از نیروهای کارآمد بومی در میدان مطالبه گری غافل ماند.
تنها بازمانده ساعدی در فضای سیاسی و اجتماعی شوش، هفتهنامه صدای کرخه بود که آن هم، بعد از مدتها فعالیت، جای خود را به پایگاه خبری صداقت کرخه داد.
نماینده بعدی شوش نیز در مجلس نیز نتوانست در میدان مطالبه گری موثر باشد، در زمان سید راضی نوری، شخصیت های برجسته ای از خبرنگاران شوش در خبرگزاری ها و روزنامه های رسمی کشور فعال بودند، حضور این خبرنگاران و روزنامه نگاران باعث شده بود که جریان شوش در رسانه ها و افکار عمومی زنده شود.
گزارش ها، یاداشت ها و خبرهای بسیاری از محرومیت ها و نیازمندی های شوش به وسیله این خبرنگاران و روزنامه نگاران در رسانه های کشوری منتشر یا چاپ شد، این جریان رسانه ای فعال که بازوی نماینده مجلس برای مطالبه گری در پایتخت به شمار می رفت، باعث شد تا نگاه دولت و افکار عمومی به شهرستان شوش جلب شود، کارخانه ورشکسته و تعطیل شده شرکت قند، پل پرحادثه شهید ناجیان و بسیاری از پروژه های دیگر در این زمان مورد توجه قرار گرفت.
میدان مطالبه گری هر چند به واسطه حضور فعالان رسانه ای شهرستان در رسانه های مهم و پربازدید، ایجاد شده بود، اما سید رای نوری، تلاشی برای ساماندهی و تقویت این میدان از خود نشان نداد.
سرانجام در زمان سید راضی نیز، شبکه مطالبهگری ایجاد نشد، رسانه های جدیدی نیز ندر زمان نوری به وجود آمده و در رویدادها و تحولات مختلفی همچون سیل ۹۸ و قبل از آن، با تولید محتوای خوب، جزو رسانه های منبع کشوری برای رسانه های عصر ایران، خبر فوری، خبرآنلاین و بسیاری از خبرگزاری های دیگر باشند.
در زمان سید راضی نوری، میدان مطالبه گری رفته رفته تضعیف شد و تا سالهای پایانی نمایندگی نوری، دیگر از آن میدان مطالبه گری فعالی که با ظهور چند خبرنگار بااستعداد به وجود آمده بود، خبری نبود، بنابراین، شوش رقابت در میدان مطالبه گری را از دیگر شهرستان های همجوار، باخت.
میدان مطالبه گری، سهم بسزایی در جلب توجه افکار عمومی و مسئولان دولتی دارد، ضعف مطالبه گری به ویژه در سطح استانی و کشوری، باعث انزوای شهرستان شوش در مقایسه با دیگر شهرستان های فعال ر این زمینه، و عقب ماندن در میدان رقابت برای رشد و توسعه می شود.
غافل ماندن مسئولان بومی و رجال سیاسی شوش، از اهمیت رسانهها و میدن مطالبه گری، باعث شده تا بازوی تنومند آنها در عرصه رقابت با دیگر شهرستان ها، از ریشه قطع شود.
درک و فهم غلط از رسانه، باعث شده تا نمایندههای ادوار مختلف و اغلب مسئولان، به سطحی نازل از اطلاعرسانی درونتشکیلاتی و تولیدمحتوایی کاملا تبلیعاتی بسنده کنند، عملکردی که نه تنها، مسیر مطالبه از دولت را برایشان هموار نکرد، بلکه باعث عدم موفقیتشان در عملکرد شد و نابودی پایگاههای اجتماعیشان را نیز در پی داشت.
در دوران کعبعمیر نیز، نسخه نماینده عوض نشد، او هم مثل پیشینیان، برای ایجاد یک میدان فعال مطالبه گری یا رسانه ای از شوش و کرخه در میدان رسانهای ِ کشور، برنامه ای نداشت و هیچ کوششی از خود نشان نداد.
این عملکرد نمایندگان ادوار مختلف و رسانههراسی آنها، یک خودزنی تمام و عیار بوده است، شهروندان محصول این عملکرد نمایندگانشان را در دور دوم سفر ریاست جمهوری، به خوبی لمس کردند، جایی که شوش در برابر دیگر شهرستانهای همجوار، بازنده اصلی میدان مطالبهگری و رسانهای بود …
انتهای پیام/