صدای جریده – عارف شریفی صرخه – یاد عاشورا با صدای آنها زنده نگه داشته شد، «عبدالزهراء الکعبی»، «شیخ حمزه الزغیر»، «عبدالرضا الرادود»، «دکتر احمد الوائلی» و دیگر چهره های منبر حسینی که در شرایط سخت و فشار محدودیت ها توانستند با خلق شاهکارهایی از سینه زنی و مداحی، امانت دار خوبی برای نسل های بعدی باشند.
«شیخ یاسین الرمیثی» از دیگر بزرگان منبر حسینی است که ماجرای سمفونی سینه زنی او پس از چند دهه همچنان در میان دوستدارن و عاشقان حسینی پابرجاست. خیلی ها روضه وی با عنوان «یا حسین بضمایرنا صحنا بیک آمنا: یا حسین با تمام وجود فریاد میزنیم که به تو ایمان آورده ایم » را ماندگارترین اثر برجای مانده در تاریخ سینهزنی و عزاداری حسینی می دانند.
در دهه ۷۰ میلادی، روضه و مداحی کردن به معنای خودکشی بود، اما در سال ۱۹۷۷ میلادی، «یاسین رمیثی» سمفونی معروف خود با عنوان «یا حسین بضمایرنا صحنا بیک آمنا» را مداحی کرد.
روضهای که در استان دیالی برگزار شد مخالفان عزاداری حسینی به ویژه سیاسیون آن زمان عراق را به مبارزهطلبی دعوت میکرد. «ای امام حسین ما با وجدانهای –بیدار- خود فریاد میزنیم که به تو ایمان آوردیم». این سمفونی در حالی مورد استقبال شیعیان عراق قرار گرفت که پیام آن «مبارزه با ظلم و استبداد برأساس حب حسینی» بود.
این روضهخوانی شجاعانه در آن شرایط حساس و سخت و با آن حجم و محتوا، یاسین الرمیثی را به یک قهرمان بلامنازع در جهان تشیع تبدیل کرد.
*مبارزهطلبی در برابر «بعث»
«فالح حسون الدراجی» شاعر و نویسنده بزرگ عراقی در این ارتباط میگوید: شیخ یاسین الرمیثی در برابر ظلم و ستم رژیم بعث قرار گرفت و در آن شرایط خطرناک، عملی قهرمانانه را انجام داد و آن روضه معروف را در «دیالی» مکانی که قلب دشمنی بعث با محبان حسینی بود، برپا کرد.
وی در ادامه به اقدام رژیم بعث در سال ۱۹۷۷ میلادی در مواجهه با شیعیان اشاره میکند و ادامه میدهد: این سال از جانب رژیم ظالم بعث بهعنوان سال مبارزه با ارزشهای حسینی بهشمار میرفت، سالی که با هرگونه بزرگداشت یاد آن امام بزرگوار برخورد سرکوبگرایانه انجام میشد.
الدراجی برپایی این روضه در سال ۱۹۷۷ میلادی آن هم در استان دیالی را دو رمز مهم موفقیت و تأثیرگذاری این سمفونی عنوان میکند و یادآور میشود: این روضه در واقع فریادی دربرابر ظلم طاغوت در هر جا و هر مکان است.
*یاسین در تبعید
یاسین الرمیثی از جانب رژیم بعث به آمریکا تبعید شد؛ در سالهای تبعید زمانی که از وی پرسیده شد که بزرگترین آرزوی تو چیست در پاسخ در حالی که اشک از چشمانش سرازیر میشد، گفت: چه چیزی برای من دوستداشتنیتر از زیارت امامم حسین(ع) و لمس ضریح مقدس او است؛ آرزو میکنم که پیش از مرگ برای یک بار که شده بتوانم به کشورم برگردم و سید الشهداء را زیارت کنم.
چیزی نگذشت که رژیم بعث سقوط کرد و یاسین الرمیثی به آرزوی خود رسید؛ پس از دو سال نیز جان به جان آفرین تسلیم کرد و در کشورش به خاک سپرده شد.
در سالهای اخیر مراسم بزرگداشت، موکبها و هیئتهای زیادی در عراق به نام این چهره ماندگار شیعه در حال خدمت به سالار شهیدان هستند.
*از یاسین بیشتر بدانیم…
اسم حقیقیاش « یاسین خضیر جبر العبیدی» ملقب به «شیخ الروادید» یعنی پیرغلام حسینی است؛ وی در سال ۱۹۲۹ میلادی در شهر «رمیثة» عراق چشم به جهان گشود و در آن شهر نیز در سال ۲۰۰۵ میلادی چشم از جهان بست.
وی از مشهورترین مداحان و روضهخوانان حسینی که عراق به جهان تشیع عرضه کرد، به شمار میرود.
یاسین الرمیثی در شهرهای نجف، کربلاء، سماوة، بصرة، شهر رمیثة و جاهای دیگر به روضهخوانی و مداحی حسینی پرداخت و در کشورهای حاشیه خلیج فارس همچون بحرین و کویت نیز مجالس حسینی برپا کرد و پس از آنکه در دهه ۹۰ میلادی به اجبار به کشور آمریکا تبعید شد نیز مجالس روضهخوانی برپا می کرد.
*اما شاعر این سمفونی ماندگار کیست؟
«رسول محی الدین» یکی از بزرگترین شاعران شیعه عراقی است که در زمان بعث بارها مورد اذیت و آزار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی قرار میگرفت.
وی در ارتباط با قصیده «یا حسین بضمایرنا» که توسط مداح اهل بیت زندهیاد «یاسین الرمیثی» ماندگار شد میگوید: در شهر «السماوة» در استان المثنی، جنوب العراق در حال بزرگداشت یاد امام حسین بودم که از طرف نیروهای امنیتی آن شهر احضار شدم؛ از من خواسته شد تا شعرگویی درباره امام حسین را کنار بگذارم و درباره رژیم بعث شعر بسرایم!
وی ادامه میدهد: من این درخواست آنها را رد کردم؛ یکی از آنها به من سیلی زد و مرا نقش بر زمین کرد؛ در همان لحظه این قصیده از قلبم بهجوش آمد و شروع به فریاد کردن آن کردم: «یا حسین بضمایرنا، صحنا بیک آمنا / ای حسین با تمام وجود فریاد میزنیم که به تو ایمان آوردیم».
محیی الدین سرانجام در سال ۲۰۰۳ میلادی جان به جان آفرین تسلیم کرد؛ دست نوشته قصیده «یا حسین بضمایرنا» که اولین بار توسط خودش نوشته شد، نیز همراه او در جایگاه ابدیش دفن شد.