صدای جریده – نویسنده: عارف شریفی صرخه – به نظر میرسد شعار همدلی برای خوزستان در سفر رئیسجمهور نسخه درستی بود که توسط استاندار نوشته شد، در این استان همه بیتاباند، مردم خوزستان پس از سالها دستوپنجه نرم کردن با مشکلات، بیصبر، بیاعتماد و بیقرار شدهاند، این وضعیت در سفر رئیسجمهور مشخص بود، فریاد اعتراضهایی که از دل جمعیت شنیده میشد و رشته کلام را از دهان دکتر مسعود پزشکیان میدزدید، این حقیقت تلخ را عریان کرد.
اقوام، نخبگان، فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و فعالان اقتصادی و حتی نمایندگان مجلس با قطع کردن پی در پی سخنرانی رئیسجمهور و هیئت همراه خواهان پاسخ سریع به مشکلات پیچیده و متراکم اقتصادی و زیربنایی بودند، برخی تقصیرات را متوجه استاندار یا معاون سیاسی او کردند، اما دلیل این پرشها در سخنرانی مسئولان، برای کسانیکه خوزستان و نگرانیهای عمیق مردم آن را بشناسند و درک کنند، بسیار روشن است، واقعیت این است که مردم خوزستان نگران آن بودند که در حضور دولت، «مشکلات و مطالباتشان» از قلم بیفتد! به همین جهت وقوع چنین گلهمندیهایی در هنگام سخنرانی دولتمردان امری اجتناب ناپذیر بود.
به همین ترتیب بود که در سفر دکتر مسعود پزشکیان، رقابت عجیبی بین مردم این استان برای بیان مشکلات به وجود آمد، برخی در میان انبوه جمعیت و فریادهایی که برای جلب توجه رئیسجمهور در سالن میپیچید، سر در گریبان، مبهوت، افسرده و عصبی به اتفاقات پیرامونشان زل زده بودند و دنبال فرصتی میگشتند تا بتوانند لب به سخن گشوده و درد دل فروخورده خود را به دکتر پزشکیان منتقل کنند.
نخبگان و سیاسیون خوزستان نیز، به صف نشسته بودند تا بلکه بتوانند، بخشی از نگرانیها و مشکلات استان را به سمع رئیسجمهور برسانند.، در این بین، طبیعی بود که «زمان»، اجازه مشارکت تمام مردم و نخبگان در گفتوگو با رئیسجمهور و هیئت همراه را ندهد.
محدودیت زمان، باعث شد تا نحوه و مدل مطالبهگری عوض شود، اغلب مردم راه چاره را در لابهلای سخنرانی دکتر پزشکیان و دیگر مقامهای کشوری پیدا کردند تا شاید با چند فریاد فرجی شود و صدای مطالباتشان به گوش رئیسجمهور و معاونان و وزرایش برسد.
اما این فریادهای مردمی و بیتابی برای بیان مشکلات، تنها به سخنرانیهای رئیسجمهور محدود نبود، وزیران نیز در سفرهای شهرستانی خود با چنین بیصبریهایی در میان مردم مواجه شدند، مثل آنچه که در شوش برای وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی رخ داد و در میان انبوه جمعیت مطالبهگر و گلایهمند که تقاضای رسیدگی به مشکلاتشان را داشتند، چارهای جز لغو بخشی از برنامه پیشبینی شده در باغ موزه این شهرستان را برای او باقی نگذاشت.
معاونان رئیس جمهور و وزیران دولت وفاق که در شهرستانها ماموریت بازدید داشتند، با مردمی بیقرار و خسته از بار مشکلات، مواجه شدند، آنها در جلسه شورای برنامهریزی و توسعهی خوزستان که نشست پایانی دولت در شامگاه پنجشنبه ۴ بهمن بود، مواجهه با مشکلات و مردم رنجکشیده و بیتاب را به صراحت به رئیسجمهور گزارش دادند.
مشکلاتی که علی رغم وجود ثروت و منابع بزرگ برقرار مانده و اکنون دولت پزشکیان از دولتهای پیشین به ارث برده و میبایست برای حل تک تک آنها، چارهای بیندیشد.
چنین وضعیت ادامهداری، خود رئیسجمهور را نیز متحیر کرده است، به گفته پزشکیان در دیدار با فعالان اقتصادی خوزستان در روز 4 بهمن 1403، «هرچه فکر میکنم چرا خوزستان با وجود این همه نعمت، اینگونه است برای خودم جواب پیدا نمیکنم».
انتهای پیام