عارف شریفی صرخه: نیاز به توضیح نیست که دزفول و اندیمشک، از نظر توسعه زیرساختها و تامین امکانات گوی سبقت را از دیگر شهرستانها ربوده و هماکنون تبدیل به قطب سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعتی، حمل و نقل، ورزشی، گردشگری، بهداشت و درمان و … شدهاند. اکنون در آستانه انتخابات، بازار مقایسه سطح برخورداری شهرستانها داغ شده و بسیاری، از این دو شهرستان به عنوان دو الگوی کارآمد مدیریتی یاد میکنند. با این حال، در شوش و کرخه، آبادان و شهرستانهای دیگری از خوزستان که در وضعیت انتقادآمیزی از نظر عمرانی و زیرساختی به سر میبرند، انگشت اتهام به سمت نمایندگان مجلس نشانه رفته است، اما در نظر بگیرید که شهرستانی مثل آبادان، ۳ نماینده در مجلس دارد اما با این وجود، از قطار توسعه جا مانده و شهرستانهایی مثل شوش و کرخه که قطب کشاورزی کشور در تولید محصولات استراتژیکی همچون گندم، ذرت، چغندر و … به شمار رفته و در حوزه ظرفیتهای گردشگری و باستانی، شناسنامه جهانی و بینالمللی دارند و در حوزه جغرافیایی، با تلاقی ۳ رودخانه مهم با دشتی حاصلخیز، ظرفیت سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعتی، ورزشی و پرورش دام سبک، سنگین و اسب عرب را دارند، اما در این زمینهها نتوانستهاند تحرکی از خود نشان دهند، این باعث شده تا سطح رضایتمندی در این شهرستانها، وضعیت خوبی را نشان ندهد، حال این سوال مطرح میشود که چرا اینگونه است؟ مگر دولت و مجلس، افق و چشماندازی برای توسعه شهرستانهای بینظیری همچون ابادان و شوش نداشته است؟ حاصل عملکرد شهرداریها در مدیریت شهری چه بوده و چه فرمولی از مدیریت در دزفول و اندیمشک بکار گرفته شده که در سایر شهرستانها مغفول مانده است؟ بارها شده که نمایندگان سابق و کنونی مجلس در حوزه شوش، از کارشکنیها در زمینه سرمایهگذاری سخن گفتهاند، حتی سید راضی نوری نماینده دورههای نهم و دهم، اداره میراث فرهنگی را پاشنه آشیل شهرستان شوش عنوان کرد و محمد کعبعمیر نیز نظر مشابهی با او درباره علت عدم تحقق پروژهها داشته است، این نظرها بیشتر نشانه بنبست است، این نمایندگان مجلس که خود قانونگذار هستند، نتوانستهاند دریچه جدیدی برای توسعه حوزه انتخابیهشان باز کنند، سرشاخ شدن با میراث فرهنگی که خود بخشی از قانون و سیستم اداری است، گزینه درستی به نظر نمیرسد، مشکل را باید در کجا جستجو کرد و چگونه میتوان ان را یک بار برای همیشه حل کرد؟ آیا نمایندگان مجلس توانستهاند، ریشه این مشکلات را با استفاده از ظرفیت حلقههای متخصص شناسایی کنند؟ روی هم رفته، واقعیت این است که پروژههای بسیاری در زمینه احداث کارخانه هایی همچون چغندر قند، روغنکشی از کلزا، پتروشیمی، پستها و نیروگاههای برق و … مطرح شده و تا جانمایی زمین هم پیش رفته اما به یکباره متوقف شده و این شائبه را به وجود آورده که دستهای پشت پردهای برای آن وجود دارد، پاسخ این سوال هیچگاه به روشنی از سوی مسئولان داده نشده که چرا پروژهها، با وجود حضور سرمایهگذار، اخذ مجوز و پیشرفت تا جانمایی زمین، اجرا نشدهاند؟ معدود پروژههای اجرا شده در این شهرستانها نیز کیفیت لازم برای تامین نیازهای بزرگ عمرانی، صنعتی، کشاورزی و گردشگری شهرستانهای شوش و کرخه را نداشتهاند. در زمینه زیرساختی هم این سوال مطرح میشود که به راستی چرا شهرستانی مثل دزفول میتواند تبدیل به شهر زیرگذرها شود، اما در شوش برای ایجاد تقاطع غیرهمسطح، وقتی مغایرتی با قوانین میراثی به وجود میآید، هیچ طرح آلترناتیو و جایگزینی برای آن در نظر گرفته نمیشود؟! به نظر میرسد که مدل مدیریتی در تمام حوزههای مدیریتی شهرستان، نیاز به بازنگری فوری دارد، بخشینگری و مدیریت جزیرهای باید به طور کامل از میان رفته و سطح اختیارات فرمانداری در این شهرستان، به صورت فوقالعادهای باید افزایش یابد تا سرنوشت پروژهها در خود شهرستان حل و فصل گردد، این تغییر و تحول باید از مرکز باشد، فرار سرمایه از شوش و کرخه و مهاجرت پروژههایی همچون احداث بیمارستان تامین اجتماعی به دیگر شهرستانها و بسیاری پروژهها و فرصتهای دیگر، با توزیع عادلانه ثروت، امکانات و توسعهیافتگی کشور همخوانی ندارد، اصلا این با منطق نمیخواند که شوش به عنوان خطهای زرخیز و سرشار از ثروتهای خدادادی، اینگونه از نقشه توسعه حذف شود.
انتهای پیام