فصلنامه تخصصی و تحلیلی سه کنج، نشریه ای برای مردم مرزنشین و اقوام ایرانی است که دارای بخش های گزارش میدانی، پرونده، فرهنگ و ادب، اقتصاد، عکس، صفر مرزی و کسب و کار مرزی است.
این فصلنامه در شماره جدید خود در تابستان ۱۴۰۳، گزارشی از عارف شریفی صرخه، مدیرمسئول پایگاه خبری صدای جریده با عنوان «مضیف؛ میراثی که باید مشترک به نام ایران و عراق ثبت شود» را منتشر کرده که در ادامه می خوانید:
عارف شریفی صرخه: خانههای مردمان کهن تالابهای خوزستان از نی و حصیر ساخته میشد، این خانهها بر الواح گلی کشف شده به تصویر کشیده شدهاند، الواحی به قدمت ۵ هزار سال پیش از میلاد مسیح و در دوره تمدن سومر! از آن زمان تاکنون، «نیها» هنوز نفس میکشند و تا زمانی که فرهنگ «هور» زنده باشد، این سازهها منقرض نخواهند شد، هور در خوزستان یعنی تالاب، مثل «هور العظیم = تالاب العظیم» و «هور الفلاحیه = تالاب بینالمللی شادگان» که از هزاران سال پیش تاکنون، چرخه زندگی مردمان هورنشین را در دل خود جریان داده است، نشانههای این زندگی باستانی را میتوان در آثار کشفشده از تمدن سومر پیدا کرد، از آن زمان تاکنون، همچنان مردمان هور، خانهها، قایقها، ظروف و بخش عظیمی از ابزارها و وسایل خود را از نیهای مردابی، حصیر، چوب درخت توت، سرو و یاس، پاپیروس و گیاهان دیگر میسازند. هورنشینان که عرب هستند، با استفاده از این وسایل و ابزارها، به صیادی، ماهیگیری، کشاورزی و مهماننوازی مشغولند، هر خانواده هورنشین، خانهای از نی و حصیر دارد که به «مضیف» مشهور است، مضیف همان مهمانسراست که توسط این مردمان، به زیبایی از نیهای به هم بافته شده، ساخته میشود. مردم از قایقی باریک و باستانی به نام «مشحوف» برای تردد به مضیفها و خانههای خود استفاده میکنند، در مضیفها، قالیچههای زیبایی که توسط این مردم بافته شده، چشمها را به خود خیره میکند، در این قالیچهها، نشانههای زندگی در هور مثل برخی گونههای پرندگان، حیوانات و ابزارهای صیادی و قایق و ماه و خورشید و دله و فنجان تصویرسازی شده است. در مضیف صدای ضرب فنجان به ظرف قهوه که به آن «دله قهوه» میگویند، شنیده میشود، این ضرب به معنای آغاز مراسم قهوهخوری و پذیرایی از مهمان است که در نوع خود از آداب و رسوم خاصی پیروی میکند، گردهمایی مردم هور در مضیف، میتواند برای یک مهمانی ساده باشد، همچنان هم میتواند برای یک تصمیم مهم، حل و فصل اختلافات، خواستگاری و تعاملات و داد و ستد هم باشد، بنابراین، «مضیف» تنها یک خانه ساده نیست، بلکه سازهای باستانی، مهندسی، فرهنگی و اجتماعی است که میتواند نمونهای بیهمتا برای مجموعهای از عناصر ملموس و ناملموس میراث فرهنگی باشد، در جنوب عراق نیز، چراغ مضیفهای هور روشن است، عراقیها در غفلت متولیان میراث فرهنگی کشورمان، توانستند، در سال ۲۰۲۳، سازه مضیف را به نام خودشان، در فهرست یونسکو به ثبت جهانی برسانند، این اتفاق در هجدهمین جلسه کمیته بین دولتی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس که در شهر کاسان جمهوری بوتسوانا برگزار شد، افتاد. این رویداد فعالان هورنشین و دوستداران میراث فرهنگی خوزستانی را به واکنش واداشت، دامنه انتقادات به عملکرد وزارت میراث فرهنگی گستردهتر شد، منتقدان بر این باورند که پس از ۱۲ سال از ثبت ملی فناوری ساخت سازه مضیف ( ۱۳۹۰)، متولیان باید برای ثبت جهانی آن به صورت مشترک با کشور عراق اقدام میکردند اما تعلل آنها باعث شد، که این سازه باستانی و مهم، تنها به نام کشور عراق به ثبت جهانی برسد! متولیان میراث فرهنگی، از عزم خود برای اعتراض به آن در یونسکو گفتند، قصه پرغصه مصادره فرهنگ ایرانی و تعلل متولیان میراث فرهنگی سر دراز دارد، بسیاری از آثاری هم که میتوانست به صورت مشترک به ثبت جهانی یونسکو قرار بگیرد، در غفلت و بیتوجهی میراث فرهنگی به نام کشورهای دیگر ثبت شد. این تعلل متولیان برای مردم ایران، هیچگاه توجیهپذیر نبوده است، از دست رفتن پرونده «مضیف» در یونسکو، آخرین عملکرد متولیان میراث است. جالب اینجاست که مضیف در خوزستان، محدود به مناطق هورنشین نیست، چرا که مردمان خوزستان به دلیل آب و هوا و پوشش خاص گیاهی و وجود تالابها، مردابها و رودخانههایی که در شمال تا جنوب و غرب و شرق این استان گسترده شده است، از دیرباز، زندگی در مضیفهای کپری و ساخته شده از نی و حصیر را تجربه کردهاند، حتی مادام ژان دیولافوا، باستانشناس فرانسوی که در حدود ۱۴۰ سال پیش به خوزستان سفر کرد، نقش سازه کپری را در کتاب خاطراتش به تصویر کشیده است، موسیو چریکف فرانسوی نیز در کتاب خاطراتش، در حدود ۱۸۰ سال پیش نیز به وجود سازههای نی و چادرهای مضیف در خوزستان اشاره کرده است، بنابراین، مضیف، در خوزستان نمود دارد و قدمت و ارزش تاریخی و فرهنگی آن کاملا مشخص است.
انتهای پیام/