• امروز : شنبه - ۱ دی - ۱۴۰۳
5

مهیج‌ترین سکانس پدرانه در دشت چنانه خوزستان

  • کد خبر : 2133
  • 29 شهریور 1402 - 21:56
مهیج‌ترین سکانس پدرانه در دشت چنانه خوزستان
ضجه‌های پدرانه، دو لنگه دمپایی در کنار کانال آب و کودکی که هیچ خبری از او نبود !

صدای جریده – عارف شریفی صرخه: ضجه‌های پدرانه، دو لنگه دمپایی در کنار کانال آب و کودکی که هیچ خبری از او نبود !

تصویری غم‌انگیز از پدری فروریخته بر زمین و رنج و محنتی که اصلا قابل اندازه‌گیری نیست، فریادهایی تکراری که هر از چند گاهی، در آسمان منطقه چنانه خوزستان می‌پیچد و خبر از غرق شدن می‌دهد!

خانواده ابوعلی خسرجی، دور از شهر و حتی دور از روستا، در یک خانه کوچک که در دل دشت چنانه خوزستان، برای نگهبانی تاسیسات چاه آب کشاورزی ساخته شده، به سختی زندگی می‌کنند.

در کنارشان، کانال آب بزرگی جریان دارد، آنها در محدوده‌ی کیلومتر ۳۲ این کانال زندگی می‌کنند، عصر روز چهارشنبه ۲۹ شهریور، علی از خانه بیرون می‌زند، بحثی بین او و مادرش رخ داده بود.

پدر که به خانه بازمی‌گردد، متوجه ماجرا می‌شود و نگران و سراسیمه دنبال فرزندش می‌شتابد.

دمپایی کوچک بازمانده از پسرش در کنار آن کانال بزرگ، سهمگین‌ترین سکانس این ماجرا بود، محنتی پدرانه که اصلا قابل اندازه‌گیری نیست !

ضجه‌ها و فریادهایی که از ته حلق زخمی پدر و مادر شنیده می‌شد، کشاورزان منطقه را گرد آنها جمع کرد، همه در آب، دنبال جسد کودک بودند.

ناگهان کودک، زنده در میان نیزارها پیدا شد تا نوبت به زیباترین سکانس این ماجرا برسد: سجده شکر پدر !

علی زنده ماند، تا پدری که زمان و مکان و تمام آرزوهایش را در یک لحظه تمام شده می‌دید، دوباره به زندگی بازگردد.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : http://sedayejaride.ir/?p=2133

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.